از دیروز تا امروز

متولد مرداد ۱۳۳۳ چه زود گذشت اما پر بار و پر ماجرا و پر مخاطره گذشت وقتی فقط هجده سال داشتم و با حمایت نقی ظهوری ( پدرخوانده ) شدم نویسنده صفحه شایعات مجله جوانان توی آینه تاکسی ها دنبال پر رنگ شدن سبیلهایم بودم ، حالا با داشتن ۷۲ اثر هنری در مقام نویسنده و کارگردان شامل فیلم و تئاتر و نمایشنامه و فیلمنامه و کتاب با داشتن دکتری بارم سنگین شده اما سنگینی آن باعث آزارم نیست و باعث خوشحالی

از دیروز تا امروز

متولد مرداد ۱۳۳۳ چه زود گذشت اما پر بار و پر ماجرا و پر مخاطره گذشت وقتی فقط هجده سال داشتم و با حمایت نقی ظهوری ( پدرخوانده ) شدم نویسنده صفحه شایعات مجله جوانان توی آینه تاکسی ها دنبال پر رنگ شدن سبیلهایم بودم ، حالا با داشتن ۷۲ اثر هنری در مقام نویسنده و کارگردان شامل فیلم و تئاتر و نمایشنامه و فیلمنامه و کتاب با داشتن دکتری بارم سنگین شده اما سنگینی آن باعث آزارم نیست و باعث خوشحالی

جمشید پوراحمد و سگ ، سحر ، شمال

سه شنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۸، ۱۱:۰۸ ق.ظ

جمشید پوراحمد

و

سگ ، سحر ، شمال

 

jamshid pourahmad

رومانهای صد تومنی و مستاجرهای تهرانی و کلیسای عشق یک قصه در سه کتاب ، طبق رسم خویش تا کنون  هرآنچه نوشتم قصه هایش  کاملا واقعی بوده و شاید به همین دلیل موردتوجه قرارگرفته 

صدتومنی اولین رومان من بود و در زمان چاپ چندین ناشر معتبر از آن استقبال  ، اما به نشر هونام واگذار ( آقای مجتبایی ) او هم در زمینه چاپ کم تجربه بود و چون با چاپ صدتومنی  اولین تجربه اش را کسب میکرد به همین دلیل اندازه کتاب کاملا غیر استاندارد و نامطلوب بود ، من تعهد و رفاقتی با نشر هونام نداشتم اما نسبت به تقی ظهوری احترام و ارادتی همه جانبه داشته و دارم (مجتبایی داماد تقی ظهوریست ) وقتی کتاب چاپ شد متوجه این موضوع که پخش کتاب مافیای بزرگی دارد و دکتر منوچهر معظمی ( موسسه دارینوش ) نه صد تومنی را پخش بلکه مستاجرهای تهرانی و کلیسای عشق را هم چاپ نمود ، ویراستاری هرسه کتاب را خانم سیمین کلانتری بعهده داشت  رومان صدتومنی یکصد ده صفحه و قیمتش ۷۰۰ تومان ، چنانچه تعریف از خود نباشد محال بود خواننده ای چند صفحه از رومان را بخواند و در لحظه مجذوب قصه نشود ۰ دختر شانزده ساله یکی از دوستان که ساکن آمریکا بود نزد من آمد و گفت طرحی دارم و مرا یاری برای چاپ آن ( دست چک عشق ) اگر یادتان باشد دسته چکهای کوچک ۲۵ برگی را طراحی و 

 روی اولین برگ آن نوشته بود اگر کفشهای مرا واکس بزنی تورا دوست خواهم داشت و در دومین برگ اگر لباس مرا اطو بزنی هفته آینده برایت اسپاگتی درست خواهم کرد ، هشت هزار نسخه دسته چک عشق چاپ و فروخته شد   به قیمت هزارو و دویست تومان !!

  اما هنوز پانصد جلد صدتومنی فروش نرفته بود تا اینکه دسته چک عشق را در کشویه فرزند خود هم دیدم !!! و شبی در خلوت خود اشک فرهنگی ریختم و نگران فردا و فرداهای روزگار فرهنگ و هنر کشورم اما در این حد تخریب و ویرانی و ابتذال  و بعد از آن  پنج رومان دیگر نوشتم و یکی از بهترین آنها سگ ، سحر ، شمال است اما حاضر به چاپ آنها نشدم حتی برای تجدید چاپ کتابهای چاپ شده

تا امروز که قرارداد جدیدی برای چاپ رومان سگ ، سحر ، شمال را منعقد نمودم این کتاب دقیقا اولین بار پانزده سال پیش نوشته شد و تا کنون سه بار از بنیاد باز نویسی و دلیلش تغییر واقعیت شخصیت عاشق رومان ( سحر بود ) و شخصیت دیگر قصه سگی وفادار که به معنای واقعی سر سپرده و در طول زندگی شانزده ساله اش غیر قابل تغییر و من بعد از دیدن حقایق زندگی سحر عاشق پیشه در زمان نوشتن رومان از ناباوری و مرموز بودنش این دختر جوان دوبار به چله نشینی نشستم تا روزگار طبیعیم به حال خود برگردد  ، از نوذری دو یادگار مانده گار دارم 

یک : میگفت وقتی خر به تو لگد زد آیا تو هم به خر لگد خواهی زد !؟

دوم : بگو پوراحمد خوب است اما تا این لحظه !

  • جمشید پوراحمد

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.