فروزان، جشنواره معرفت
جمشید پوراحمد
فروزان بانویی بسیارجذاب، پراز احساس و باویژه گی های کاملامتفاوت......... بامرام و خصلتهای مردانه که در ضمیرناخودآگاهش به نمایش میگذاشت.
فروزان بانک ملی گیشه سینماایران،
اعتبارش و محبوبیتش درکشورمان بیشتر ازسوفیالورن و برژیت باردو.....
فروزان مخالف شدید ملوک و طوایفی سینما و سازگار وانعطاف پذیر از هرنظر،
با اندکی اندیشه می توان میزان اعتبار، علاقه و عشق مردم را نسبت به فروزان محاسبه کرد؛ فکر کنید چطور ممکن فروزان با شهرت و محبوبیت کاملا استثنایی اش، تنها درسفر، کوچه، بازار و خرید باشد و وچطورممکن است امروز یک شبه بازیگر درجه سوم چندین بادی گارد داشته باشد؟! اینهم ازدست آوردهای هنرهای فرمایشی و ارتباطی سالهای بعد از فروزانهاست!
فروزان به اتفاق یکی از دوستانش؛ نیمه شب زمستانی در برف جاده کرج گرفتار می شود.......حاصل بی تجرگی و نگرانی درجاده ماندن و فشار مضاعف به موتور و لاستیکهای اتومبیل برای رهایی از برف باعث می شود هردو لاستیک جلوی اتومبیل تکه تکه شوند! یک ماشین ژیان از راه می رسد( ژیان به این دلیل که دیفرانسیل جلو است در برف نمی ماند) دو مرد سیبل از بنا گوش در رفته و مست لایعقل از ژیان پیاده می شوند؛ درهمان لحظه اول با نداشتن تعادل و تاریکی، فروزان را می شناسند؛ دقایقی بعد دو مرد مست می ماند و اتومبیل خانم فروزان که قابل حرکت نیست!..... اما دوساعت بعد فروزان هم تجربه ژیان سواری پیدا میکند و هم به گرمای خانه امنش می رسد؛ فروزان تعریف میکرد به اصرار دوستم تلفنی موضوع را به کلانتری محل برای احتمالات اطلاع دادم. دقیقاهجده ساعت بعد صاحب ژیان، اتومبیل خانم فروزان را که گویی تازه از کمپانی درآمده تحویل میدهد؛
بعد از تشکر و تعارفات صاحب ژیان و خانم فروزان؛ صاحب ژیان حاضر نمی شودهزینه های اتومبیل را دریافت و عنوان میکند؛ که مابچه سرحدات معرفت..... ماملت عشق و صفا هستیم........
مسیررفتار، انسانیت، مردانگی و شخصت دیروزمان در مقایسه با امروز ؛ دیگراز فاصله و تفاوت گذشته! در مسیری قرارگرفته ایم که خود نمی دانیم انتهایش کجاست!
فروزان بالاترین دستمزد را در سینما دریافت و نسبت به دیگربازیگران پرکارترین اما هیچ تقابلی در کارنامه اش نیست؛ به غیراز تقارن و رفاقت.
فروزان به دلیل اعتماد به نفس و عزت نفسش از آزمون و خطا هراسی نداشت؛ فروزان با هر تازه وارد سینما شامل بازیگر، کارگردان و سناریست همکاری کرد و یکی از افتخاراتش بازی در فیلمهای کارگردانان موج نو سینما ایران بود.
یکی از معرفت های فروزان که از کارگردان های اولی میخواست که دراولین روز فیلمبرداری با فروزان برخوردتا دیگرعوامل حساب کار دستشان بیاید(گربه را درحجله کشتن!)
عنوان این موضوع: به جهت قضاوت و داوری نیست
خانم شورانگیز طباطبایی بعد از گذشت از هفت خوان رستم واردسینما و مشهورشد؛ شورانگیزطباطبایی در ابتدا با یکی دونقش کوچک به نام شاپرک واردسینما ومدتی بعد با نام کاترین در فیلمی نقش آفرینی و درنهایت با نام شورانگیزطباطبایی به شهرت رسید.
در زمان شاپرک بودنش پیشنهاد نقشی در مقابل منوچهروثوق به او می شود؛ که منوچهروثوق نمی پذیرد! زمانیکه خانم شورانگیز به شهرت میرسد در پیشنهادی که منوچهروثوق نقش مقابل اورا بازی کند؛ که خانم شورانگیز طباطبایی نمی پذیرد!
برای فروزان هرگز چنین اتفاقی و اتفاق های نوعی درطی بیست چندسال بازیگری رخ نداد؛ تنها ناراحتی فروزان بازی در فیلم خداحافظ کوچلو، ساخته مرحوم رضاعقیلی بود.
شبی پشت صحنه تئاتر به خانم فروزان گفتم؛ درود بر اشتوتگارت عزیز....... گفت چرا اشتوتگارت؟!
گفتم؛ جون همیشه امن و آرامی....
- ۰۱/۰۱/۱۵