از دیروز تا امروز

متولد مرداد ۱۳۳۳ چه زود گذشت اما پر بار و پر ماجرا و پر مخاطره گذشت وقتی فقط هجده سال داشتم و با حمایت نقی ظهوری ( پدرخوانده ) شدم نویسنده صفحه شایعات مجله جوانان توی آینه تاکسی ها دنبال پر رنگ شدن سبیلهایم بودم ، حالا با داشتن ۷۲ اثر هنری در مقام نویسنده و کارگردان شامل فیلم و تئاتر و نمایشنامه و فیلمنامه و کتاب با داشتن دکتری بارم سنگین شده اما سنگینی آن باعث آزارم نیست و باعث خوشحالی

از دیروز تا امروز

متولد مرداد ۱۳۳۳ چه زود گذشت اما پر بار و پر ماجرا و پر مخاطره گذشت وقتی فقط هجده سال داشتم و با حمایت نقی ظهوری ( پدرخوانده ) شدم نویسنده صفحه شایعات مجله جوانان توی آینه تاکسی ها دنبال پر رنگ شدن سبیلهایم بودم ، حالا با داشتن ۷۲ اثر هنری در مقام نویسنده و کارگردان شامل فیلم و تئاتر و نمایشنامه و فیلمنامه و کتاب با داشتن دکتری بارم سنگین شده اما سنگینی آن باعث آزارم نیست و باعث خوشحالی

 

جمشید پوراحمد

بعداز انتشار یادداشت «بانوان بد سینمای ایران»… دوستی گفت؛ در نوشته‌ات، پروین‌دخت یزدانیان، شیرین یزدانبخش و رابعه مدنی را جا انداختی!
در یادداشت عرض کرده بودم، بانوان شایسته و خوب بسیارند که بنده سعادت آشنایی با آنها را نداشته و ندارم؛ چندی قبل هم به این موضوع اشاره کردم که هیچ کدام از این مادران مهربان سینما مثل پروین‌دخت یزدانیان، شیرین یزدانبخش و رابعه مدنی، اصولاً بازیگر نیستند و به نظر بنده فقط نقش واقعی خود را بسیار زیبا ایفا می‌کنند.
من چندین بار به دلیل حضور خانم شیرین یزدان‌بخش و رابعه مدنی به تماشای «بوسیدن روی ماه» نشستم و هر بار از دیدن این فیلم لذت بردم.
اما فرق بین بازیگر و نابازیگر این است که آنها از هر لحاظی مثل هم هستند، اما موهبت ذاتی یک بازیگر حرفه‌ای، این است که درون او، یک پیوند ویژه بین تخیل محض و بدنش وجود دارد.
یادداشت پیش ِرو، جهت تجزیه و تحلیل و یا خوب و بد بودن بازیگر نیست، بلکه بهانه‌ای برای دیدن ابتذال لجام گسیخته و فقر فرهنگی است!
با دیدن دقایقی از برنامه «جوکر» احسان علیخانی، به عنوان هنرمندی کوچک، از خود مایوس شدم؛ از این ساختار و پایمال کردن ارزشهای غنی فرهنگ و هنر توسط مسئولین هنری، به شدت عصبانی و دچار یاس شدم! مسئولانی که در مواردی خود تمایل بسیار دارند در برنامه‌هایی چون جوکر باشند و به قول معروف «چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کند»، شرمسار و خجالت زده هستم.
کاش مدیران هنری کشورمان را از قبیله هذابه می آوردند!
آن قبیله، رئیس جمهور، مجلس و وزارتخانه ندارند، با ابتدایی‌ترین شیوه‌ها، زندگی می‌کنند. اما اصول و قواعدی دارند که به شدت به آنها متعهد هستند.
اما «جوکر»سازان کشور ما، -البته شاید با پشتیبانی آگاهانه مدیران(!- به ارزش‌های رفتاری چندان توجهی ندارند و این خود یک تخریب و فاجعه فرهنگی‌ست.
جرج کارلین کمدین، منتقد و نویسنده آمریکایی می‌گوید؛
«اینکه به مردم بدی کنی و از خدا طلب بخشش… مثل اینکه شلوارت را کثیف و پیراهنت را عوض کنی!»
منطق و توجیه اکثر برنامه‌سازها و مدیران، البته با نگاه حق به جانب و گردن کلفتی، شبیه به حرف‌های کمدین امریکایی‌ست!
گاندی رهبر بزرگ هند جمله‌ای دارد که باید نصب‌العین خیلی‌ها قرار گیرد. او می‌گوید؛
«کسب ثروت بدون تلاش، لذت و خوشی، بدون وجدان، دانش و بدون منش، تجارت بدون اخلاق، علم بدون انسانیت، پرسش بدون فداکاری و سیاست بدون اصول گناه بزرگ اخلاقی و انسانی است…»
چندی پیش یک آیتم کوتاه نمایشی دیدم با دو بازیگر انگلیسی «شخصیت تهیدست»
اولی گفت؛ بگو من خوشحالم
دومی گفت ؛ من خوشحالم
اولی گفت؛ منم همینطور
هر دو باهم؛ ما خوشحالیم
دومی گفت؛ الان که ما خوشحالیم باید چیکار کنیم؟!!
آیا می‌شود همین پرسش را از سازنده «جوکر» پرسید و به او گفت:
آقای احسان علیخانی و … حالا ما باید با این همه خوشحالی چیکار کنیم؟!!

  • جمشید پوراحمد

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.