از دیروز تا امروز

متولد مرداد ۱۳۳۳ چه زود گذشت اما پر بار و پر ماجرا و پر مخاطره گذشت وقتی فقط هجده سال داشتم و با حمایت نقی ظهوری ( پدرخوانده ) شدم نویسنده صفحه شایعات مجله جوانان توی آینه تاکسی ها دنبال پر رنگ شدن سبیلهایم بودم ، حالا با داشتن ۷۲ اثر هنری در مقام نویسنده و کارگردان شامل فیلم و تئاتر و نمایشنامه و فیلمنامه و کتاب با داشتن دکتری بارم سنگین شده اما سنگینی آن باعث آزارم نیست و باعث خوشحالی

از دیروز تا امروز

متولد مرداد ۱۳۳۳ چه زود گذشت اما پر بار و پر ماجرا و پر مخاطره گذشت وقتی فقط هجده سال داشتم و با حمایت نقی ظهوری ( پدرخوانده ) شدم نویسنده صفحه شایعات مجله جوانان توی آینه تاکسی ها دنبال پر رنگ شدن سبیلهایم بودم ، حالا با داشتن ۷۲ اثر هنری در مقام نویسنده و کارگردان شامل فیلم و تئاتر و نمایشنامه و فیلمنامه و کتاب با داشتن دکتری بارم سنگین شده اما سنگینی آن باعث آزارم نیست و باعث خوشحالی

سجاد افشاریان؛ نه از دور و نه از نزدیک!

يكشنبه, ۲۸ بهمن ۱۴۰۳، ۱۰:۱۹ ق.ظ

جمشید پوراحمد
تاکنون پیش نیامده که سجاد افشاریان را دیده باشم، بعضی از هنرمندان را لازم نیست ببینی، سجاد افشاریان در قاب پنهان شخصیتی‌اش با خط خوش نوشته؛ تا بدانجا رسید دانش من که بدانم همی که نادانم.
برای اولین بار سجاد افشاریان را در سریال «نجوا» دیدمش، به عنوان کارگردانی که نام بعضی از نمایشنامه‌هایی را که روی صحنه بردم به یاد ندارم!
گفتم این جوان خاک صحنه خورده است.
اکثر بازیگران سریال «نجوا» از صحنه دیده‌های حرفه‌ای بودند، با بازی‌هایی که حس و جان داشت، اما این نسیم بازی سجاد افشاریان بود که از قاب تلویزیون به صورت بیننده می وزید.
در صحنه‌هایی از آن سریال، انگار سجاد افشاریان از لنز دوربین خارج می‌شد و نقش را ضربه فنی می‌کرد! کاری دیگر از سجاد افشاریان ندیدم تا سریال خوب «برادر جان»؛ سریالی که مثل همیشه سعید نعمت اله در شخصیت پردازی کم نگذاشته بود، سریال برادر جان به غیر از کامران تفتی با بازی اگزجره‌اش، دیگر بازیگران سریال یکی از دیگری برتری داشتند.
همینطور استاد علی نصیریان و سجاد افشاریان که بیرون از دوربین نقش را زندگی کردند و نشان دادند که هرآنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.
در مورد سجاد افشاریان؛ آنچه باور و تشخیص من از این هنرمند جوان بدون ادعا که خودش را باور دارد و این امتیاز بزرگی است و باید از جمله هنرمندانی باشد که می گویند؛ اول فکر کن بعد حرف بزن ؛ ولی من هر وقت فکر کردم دیگر حرف نزدم.
نماینده جوانی از بیمه معتبری به نمایشگاه پیکاسو برای پیشنهاد بیمه سرقت نزد پیکاسو رفت…پیکاسو پیشنهاد جوان را برای بیمه تابلو هایش نپذیرفت و اصرار جوان هم بی حاصل ماند …اما لحظه خداحافظی پیکاسو یکی از تابلوهایش را نشان جوان داد و گفت؛ قیمت این تابلو چه مبلغی است ؟! جوان با دقت به تابلو نگاه کرد و گفت؛ یک میلیارد دلار !
پیکاسو گفت بله درسته …اما این تابلو در حال حاضر و از نظر من بی ارزش است !
جوان با تعجب پرسید؛ استاد مگر اثر شما نیست؟ و پیکاسو گفت چرا، خالق اثر خودم هستم …اما زمانی قیمتش یک میلیارد دلار است که من زیر تابلو را امضاء کنم.
آقای سجاد افشاریان عزیز، هنرمندی که خوشبختانه امضاء گران قیمتی دارد و امیدوارم به دلیل فشار و مشکلات زندگی پیش نیاید که راهی کانالهای مختلف تلویزیون شود!
چند شب پیش یکی از دوستان بازنشسته تلویزیون بسیار عصبانی و دیر وقت تماس گرفت و گفت؛ در شش کانال پشت سر هم تلویزیون‌های از آب گذشته، فیلم‌های پژمان جمشیدی را نشان می دهند. و اضافه کرد: آخه این کی وقت کرده به اندازه سریال‌های ترکی، فیلم مبتذل بازی کند!
هنرمند عزیز جناب سجاد افشاریان، قابل تحسین هستید‌ و به قول منوچهر نوذری تا امروز…

  • جمشید پوراحمد

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.