از دیروز تا امروز

متولد مرداد ۱۳۳۳ چه زود گذشت اما پر بار و پر ماجرا و پر مخاطره گذشت وقتی فقط هجده سال داشتم و با حمایت نقی ظهوری ( پدرخوانده ) شدم نویسنده صفحه شایعات مجله جوانان توی آینه تاکسی ها دنبال پر رنگ شدن سبیلهایم بودم ، حالا با داشتن ۷۲ اثر هنری در مقام نویسنده و کارگردان شامل فیلم و تئاتر و نمایشنامه و فیلمنامه و کتاب با داشتن دکتری بارم سنگین شده اما سنگینی آن باعث آزارم نیست و باعث خوشحالی

از دیروز تا امروز

متولد مرداد ۱۳۳۳ چه زود گذشت اما پر بار و پر ماجرا و پر مخاطره گذشت وقتی فقط هجده سال داشتم و با حمایت نقی ظهوری ( پدرخوانده ) شدم نویسنده صفحه شایعات مجله جوانان توی آینه تاکسی ها دنبال پر رنگ شدن سبیلهایم بودم ، حالا با داشتن ۷۲ اثر هنری در مقام نویسنده و کارگردان شامل فیلم و تئاتر و نمایشنامه و فیلمنامه و کتاب با داشتن دکتری بارم سنگین شده اما سنگینی آن باعث آزارم نیست و باعث خوشحالی

تهاتر و مبادله فیلم و سریال با موز و مایحتاج روزانه!

دوشنبه, ۱۹ فروردين ۱۴۰۴، ۱۰:۱۶ ق.ظ

جمشید پوراحمد

jamshid pourahmad

آقای وزیر ارشاد، ما ز یاران چشم یاری داشتیم…
سوشیال مدیای وزارت ارشاد متاسفانه در دسترس بایدها نیست و کاملاً اولویت با نبایدها و بیگانگان است!
ما فکر می کردیم با دانش و تجربه شما، مدیرانی را به کار خواهید گرفت که دارای بلوغ فکری فرهنگی باشند اما نتیجه این تصمیم و سیاست‌گذاری‌ها، ایجاد کریدوری برای فرهنگ و هنرکشی توسط مبتذل‌سازان در تئاتر، سینما و به ویژه سینمای خانگی شده است.
یکی از این شیمیای‌های مخرب شبکه نمایش خانگی، سریال «جان سخت است» که رسماً سخیف و زشت‌گویی را باب و رایج می‌کند.
روزگاری عنوان کردن و گفتن یکی از این زشت گویی و زشت رفتاری‌ها به هر دلیلی جرم محسوب می‌شد اما امروزه در این سریال خانگی، عاملی برای ترویج و عادت دادن شده است.
به نظر می‌آید که تنها واقعیت امروز کشور، مجموعه مدیران یکدست و یکنواخت آن باشد! از وعده‌ها، آمار دادن، بیان ارقام واهی و کذب و هر روز صبح با افتخار شروع کردن با انتهایی نامعلوم. این‌ها بخشی از شنیدن اخبار تکان دهنده در کشور است.
دزدی که از در و دیوار بالا می‌رود، حدود و ثغور را نمی‌داند و این که چه خواهد دزدید؟! اما وقتی داروی بیمار سرطانی را در مواردی به قیمت آن یک میلیارد تومان است و برای تامین‌اش گاه خانه و زندگی‌ها فروخته می‌شود توسط دزدی در لباس پرستاری بیمارستان، به یغما می‌رود و به جای آن دارو، آب مقطر به بیماران سرطانی تزریق می‌کند، بی‌شرافتی‌ست که از لحظه لحظه درد و رنج آن بیماران و تبعات آن باخبرند!!
متاسفانه این روزها «جان دزدی» هم رواج پیدا کرده است؛ در موارد جنایت‌های این چنینی باید سراغ سعدی رفت، که اگر نسروده بود؛
«اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی/ بر آوردند غلامان او درخت از بیخ…
پیشنهاد می‌کنم وقتی بدون دغدغه و نگرانی، برنج و روغن خوراکی تقلبی و مسموم وارد کشور می‌شود، باید هم از آن تیم پزشکی بیمارستان که وظیفه‌اش نجات جان مردم است، توقع دزدی دارو و تزریق آب‌مقطر به جای داروی شیمی‌درمانی داشت.
به نظرم برای جبران مشکلات اقتصادی و تامین ارز مورد نیاز، شرافتمندانه‌ترین کار این است که فیلم‌های چون ملاقات با جادوگر، خانه شیشه‌ای و جان سخت را به کشورهایی چون مالاوی، کنگو، موزامبیک، سومالی و نیجر تهاتر و مبادله کنید و به جای آنها موز و احتمالا برنج و سایر مایحتاج را وارد کنیم!
حیف است که این فیلم‌ها فقط درون مرزی به نمایش درآیند و تماشاگران دیگر کشورها از دیدن این مفاخر سینمایی و تلویزیونی محروم بمانند!

  • جمشید پوراحمد

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.