مردی با شهرت و محبوبیتی جاودانه
جمشید پوراحمد
مردی با شهرت و محبوبیتی جاودانه، هنرمندی که «آرتیست» به دنیا آمد، «آرتیست» زندگی کرد و «آرتیست» هم از دنیا رفت.
این اسطوره بزرگ و ماندگار سینمای ایران تنها بازیگری بود که میتوانست سر ِصحنه فیلمبرداری و در حضور کارگردان، به هر .دلیلی فرمان کات صادر کند و اجرا میشد
بعد از فردین بودند بازیگرانی چون بهروز وثوقی که میخواستند پا جای پای او بگذارند و بهرهمند از قدرت، فرمان کات بدهند که .برایشان میسر نشد.
.از فردین، این نامآور سینما، خاطرات تلخ و شیرین فراوانی به جا مانده
ما آدمها به اشتباهات جبرانناپذیر خود میگوییم تجربه! شاید شما هم در چنین شرایطی قرار گرفته باشید. در مورد فردین هم باید .گفت که اشتباه جبران ناپذیرش، ساخت فیلم ناموفق «برفراز آسمانها» در مقام تهیهکننده، کارگردان و بازیگر بود.
ساخت این فیلم یک شکست کامل بود؛ «برفراز آسمانها» به شکل عجیب و گستردهای با عدم استقبال تماشاچیان مواجه و همین .شکست باعث شد تا فردین برای مدت کوتاهی نتواند برای بازی در فیلمها، دستمزد سیصدهزار تومانی همیشگیاش را بگیرد.
خاطرم هست که تقی ظهوری دیگر هنرمند فقید سینمای ایران، چندین بار از فردین خواسته بود تا در اوج شهرت با سینما خداحافظی !کند، کاری که خودش به آن اعتقاد داشت و انجامش داد
فردین بعد از مدتی با دریافت
.دستمزد هشتاد هزار تومانی و درصدی از فروش فیلم، جلوی دوربین امان منطقی در «سرجوخه جبار» رفت
این فیلم مثل همیشه با استقبال تماشاچی مواجه شد اما با وجود این فردین دیگر موفق نشد برای قراردادهای بازی در فیلمها، دستمزدی بیش از دویست هزار تومان بگیرد.
خالی از لطف نیست که یادی هم از نعمتالله گرجی بازیگر مهربان، سادهدل، صادق و دوست داشتنی داشته باشیم؛ شبی پشت صحنه نمایش «اشکها و لبخندها» از گرجی پرسیدم در فیلم «مواظب کلاهت باش» مرحوم رضا میرلوحی چقدر دستمزد گرفتی؟ بعد از کمی مکث گفت: من و فردین ۲۰۶هزار تومان!
**
در همان سالها، یکی از فیلمبرداران باسابقه سینما تصمیم گرفت کارگردانی کند و انتخاب اولش برای بازیگری، فردین بود. تهیهکننده فیلم هم رضا شیبانی (تینا فیلم).
آن فیلم در یکی از کوچههای ارباب جمشید و در یک حیاط قدیمی کلید خورد.
من از طرف م صفار سردبیر مجله «فیلم و هنر» برای تهیه گزارش به محل فیلمبرداری رفتم. از گروه سازنده فقط با رضا عقیلی آسیستان کارگردان دوستی و آشنایی داشتم.
فردین براساس رسمی که خود گذاشته بود، در اولین روز فیلمبرداری کل اعضای گروه را مهمان ناهار و به چلوکباب بازار دعوت میکرد.
در رستوران و سر میز ناهار آقای کارگردان به فردین گفت: «آقا کارکردن با شما خیلی هم سخت نیست!»»
روز سوم فیلمبرداری بود که کارگردان از فردین خواست وارد کادر دوربین شود. به او گفت: «به در خانه که میرسی صدای گریه کودکی را میشنوی و بعد از کادر خارج میشوی…» …و فرمان سه ، دو ، یک حرکت داد… اما فردین کات داد، کارگردان اعتراض کرد، فردین به او گفت: «من وقتی به در خانه میرسم این کودک چه نسبتی با من دارد که گریه میکند؟»
کارگردان گفت: «یک بچه است دیگه!»
فردین سوار اتومبیلش شد و به کارگردان گفت: «برو ببین این بچه کیه بعد منو خبر کن!»
روز هفتم فیلمبرداری، فردین به دفتر تینافیلم رفت و بعد از گفتوگو با رضا شیبانی تهیهکننده فیلم، کارگردان دیگری را برای ادامه کار انتخاب کرد!
همین اتفاق در فیلم «عاصی» به کارگردانی جلال مهربان هم افتاد، فیلمی که بازیگرانش ناصر ملکمطیعی، پوری بنایی و منوچهر وثوق بودند و در منطقه هونجان شهرستان شهرضا فیلمبرداری میشد. در این فیلم هم بعد از چند روز کارگردانی دیگر جای جلال مهربان را گرفت!
**
محمدعلی فردین بازیگری خلاق، باهوش و انعطافپذیر بود و در عین حال در هر شرایطی دوست داشتنی.
فردین در کارنامه کاریش به غیر از فیلمهای موسوم به کافهای، فیلمهای متفاوت بسیاری با بازیهای متفاوت و قابل تحسین نیز دارد.
فردین نخستین شخصی بود که رسم لزوم مستقر بودن دفتر سینمایی در کوچه ارباب جمشید را (که به هالیوود ایران معروف بود) کنار گذاشت!ً
این بازیگر محبوب، اولین دفتر سینمایی خود را با نام «فرودین فیلم» در خیابان هما (بلوارالیزابت سابق و کشاورز فعلی) افتتاح کرد.
بعد از شروع فعالیت فیلمسازی دفتر فرودین فیلم در بلوار کشاورز، رضا شیبانی هم دفتر تینافیلم را در همین خیابان راهاندازی کرد که از قضا بسیار هم پُر کار بود.
فرودین فیلم تنها یک دفتر سینمایی نبود، بلکه برای دلسوختگان و کمدرآمدها و به ویژه سیاه لشکرها یا به روایت آن روزها، «کتک خورهای سینما» به منزله یک بانک کارگشایی بود.
به دلیل منش، انسانیت و دریا دلی محمدعلی فردین، هیچکسی دست خالی از دفترش بیرون نمیرفت.
فلسفه و نگاه فردین به زندگی این چنین بود که برای فردا نقشههای بزرگ نمیکشید. دلش میخواست با غروب آفتاب، لذت آن روز را چشیده باشد و به همین دلیل از مهمانهای خوانده و ناخواندهاش، شاهانه پذیرایی میکرد!
فردین بدون داشتن پشتیبانی فلان وزیر و بهمان وکیل، پادشاه دولت عشق بود با یک ملت حامی و طرفدار ، چهل و چند سال پیش به اتفاق تقی ظهوری به دیدارش رفتم؛ به حقیر چند پند ماندگار داد؛ این که گاهی خودت را هرس کن، شاخههای اضافهات را بزن، فکرت را سبک کن تا رشد کنی، جوانه بزنی و مسیر زندگیت را آن گونه که دوست داری رسم کن.
محمدعلی فردین باید جفای ما و روزگار را ببخشد...
- ۹۹/۰۸/۱۳
با درود به آقای پوراحمد، سپاسگزار از تعریف این خاطرات و یاد کردن از مردی یگانه، کسی که مثل هیچکسی نبود و مثل هیچکس نیست. یگانه بود و به یگانگی زیست و به یگانگی از این جهان در میان خیل مردمان از این جهان رخت بربست. یاد و خاطره اش گرامی.