از دیروز تا امروز

متولد مرداد ۱۳۳۳ چه زود گذشت اما پر بار و پر ماجرا و پر مخاطره گذشت وقتی فقط هجده سال داشتم و با حمایت نقی ظهوری ( پدرخوانده ) شدم نویسنده صفحه شایعات مجله جوانان توی آینه تاکسی ها دنبال پر رنگ شدن سبیلهایم بودم ، حالا با داشتن ۷۲ اثر هنری در مقام نویسنده و کارگردان شامل فیلم و تئاتر و نمایشنامه و فیلمنامه و کتاب با داشتن دکتری بارم سنگین شده اما سنگینی آن باعث آزارم نیست و باعث خوشحالی

از دیروز تا امروز

متولد مرداد ۱۳۳۳ چه زود گذشت اما پر بار و پر ماجرا و پر مخاطره گذشت وقتی فقط هجده سال داشتم و با حمایت نقی ظهوری ( پدرخوانده ) شدم نویسنده صفحه شایعات مجله جوانان توی آینه تاکسی ها دنبال پر رنگ شدن سبیلهایم بودم ، حالا با داشتن ۷۲ اثر هنری در مقام نویسنده و کارگردان شامل فیلم و تئاتر و نمایشنامه و فیلمنامه و کتاب با داشتن دکتری بارم سنگین شده اما سنگینی آن باعث آزارم نیست و باعث خوشحالی

مردانگی و بزرگی در کنار نامردمی و ظلم!

پنجشنبه, ۳ تیر ۱۴۰۰، ۰۲:۲۷ ب.ظ

 

جمشید پوراحمد

jamshid pourahmad

کپوت*

عثمان جوان معلولی که عاشقانه و معصومانه «کپوت» را دوست دارد. کپوت که خود داغدار عشقی نافرجام است، تصمیم به خودکشی می‌گیرد و خود را از کوه به پایین پرت می‌کند. عثمان، کپوت را از مرگ نجات می‌دهد و با اینکه خود غرق در دنیای از بی‌محبتی و تشنه جرعه‌ای مهربانی‌ست، در انتظار دیدن لبخندی از سوی زندگی می‌ماند. عثمان کپوت را در قرنطینه محبتش گرفتار می‌کند تا او به زندگی و آینده امیدوار شود…

این بخشی از داستان «کپوت» قسمتی از مجموعه «فنگ‌شویی ذهن» است که به تازگی تصویربرداری آن در شهر تفتان و روستای گرنچین شهر خاش به پایان رسید.

نرگس اردو دری از هنرمندان مستعد کشورمان که پیش‌تر در قسمت «نورچه» از این مجموعه مستند داستانی هم ایفای نقش کرده بود در این قسمت نیز در نقش کپوت بازی داشت. او هنگام ایفای این نقش، با اتفاقات سخت و ناگواری روبرو شد؛ حوادثی چون زیر خروارها کاه مدفون شدن و یا پرت شدن از صخره… که هیچ‌کدام از اینها نتوانست در روند بازی این هنرمند کمترین خللی را به وجود آورد.

این هنرمند با از خودگذشتگی و روحیه مسئولیت ‌پذیری‌اش، با فداکاری همراهی‌ خود را با این پروژه ادامه داد.
در حین ساخت قسمت «کپوت»، شکستن دست ابراهیم کردی یکی از یاران بلوچ این مجموعه اتفاق ناگوار دیگری بود که می‌رفت در روند تولید مجموعه خلل به وجود بیاورد که خوشبختانه با حضور بی‌چشم‌داشت این یار صدیق، پروژه «فنگ شویی ذهن» توانست از ‌ورطه سقوط رهایی یابد.

عثمان ترش آبی، جوان چهل ساله معلول، فرزند کوهستان است؛ در همان ابتدای کار دریافتم که این من و ما هستیم که معلولیم نه عثمان؛ این انسان شریف افتخار همراهی‌اش در پروژه را نصیب ما کرد.

اخگر رخشانی راننده تراکتور گاوداری دیگر بازیگر کپوت است.

او دوربین و بنده کارگردان را شرمنده بازی مسئولیت‌شناس خود نمود.

تمام موجودیت اخگر رخشانی را می‌توان در حس توانایی، صداقت و زیبایی در ایفای نقشش توصیف کرد.

سیاوش شهرکی دستیار کارگردان، برنامه‌ریز و عکاس است که در «کپوت» چون همیشه سنگ تمام گذاشت.

زهرا بادپا دیگر یار و همراه پروژه است که گویی خداوند او را به این‌ دلیل خلق کرده که نشان دهد نسل گذشت و مهربانی هیچگاه منقرض نخواهد شد.

دیگر یاران و همکاران «کپوت»، محمد رخشانی و علی دوربن بودند.

پروژه «فنگ‌شویی ذهن» فراز و نشیب‌های زیادی را پشت سر گذاشت.

در خیلی از پروژه‌های سینمایی و تلویزیونی، اتفاقات تلخ و شیرین و کوچک و بزرگی رخ داده است که بسیار بدیهی‌ست اما دیدن ناخواسته برخی سوءمدیریت‌ها و اجحاف‌های دسته جمعی توسط یک مدیر بسیار کوچک، در مجموعه‌ای خدمت‌کزار مانند بهزیستی جای شگفتی و افسوس بسیار دارد؛ مدیری که خود می‌گفت چنانچه از پست مدیریت برکنارش نمایند تعدادی گوسفند در تفتان دارد که به چوپانی آنها خواهد پرداخت!

نباید این مطلب را با تردید خواند. ما به عنوان سازندگان این مجموعه، شاهد ظلم، تبعیض و نابرابری‌هایی فراوانی در استان محروم سیستان و بلوچستان بودیم که زبان از بیانش قاصر است و واقعاً انسان شرم دارد حتی آنها را بازگو نمایم .

عجیب است در دولتی که عنوان تدبیر و امید را بر خود نهاده، چطور شاهدیم در گوشه‌ای محروم از این مملکت، توسط بعضی‌ مسئولان انتخابی و انتصابی، دولت‌های کوچک تشکیل یافته‌اند که سرنوشت بخش بزرگی از هموطنان محروم شهرهای خطه بلوچستان، به تصمیم‌های نهایی این جماعت مسئول، گره خورده است!

موجودیت اداره بهزیستی استان سیستان و بلوچستان، به شکل کاملا معناداری با اداره بهزیستی استان تهران با مدیران توانا، کاردان و دلسوزش و همچنین با بهزیستی استان کرمان که دارای مدیریتی مقتدر و انسان دوست است، تفاوت‌های ماهوی و اساسی دارد!

مدیریت اداره بهزیستی کرمان در طول چندماه، فعالیت دست‌اندرکاران مجموعه «فنگ‌شویی»، مردانه پشت پروژه ایستاد و از جان مایه گذاشت تا بتواند به عنوان خدمتگزار واقعی وظایف سازمانی‌شان را بجا آورند.

این نکاه حمایت‌گر در اداره‌های بهزیستی استان‌ها اما متاسفانه در بهزیستی استان سیستان و بلوچستان، و به ویژه شهر خاش شکلی وارونه و نادرست پیدا کرد!

به نظر می‌رسد که پایه و اساس فعالیت این اداره بهزیستی استان، بر روالی کج‌زیستی قرار گرفته باشد، به شکلی که این اداره بیشتر خدمات‌شان را هم به صورت فامیلی و بر اساس ارتباط به برخی از افراد ارایه می‌کند.

از جمله این خدمات می‌توان به پخش مبلغ پانزده میلیارد تومان کمک‌رسانی بنیاد مستضعفان (در قالب کمک به شکل یخچال و کولر) در مناطق محروم چابهار اشاره نمود که در آن میان، حق و حقوق مردم محروم روستاهای چابهار به یغما رفته و می‌رود. از سوی دیگر محرومان شهر خاش که روزی صد بار به جرم فقر و نداری می‌میرند و حق حقوقشان در جای دیگر هزینه می‌گردد.

یکی دیگر از مسایل لاینحل در خاش، بودجه‌ای صد میلیون تومانی‌ست که برای چگونه هزینه شدن این ردیف بودجه، مستندات قانونی پیدا نشده است.

در خاش که می‌شود آن را شهر «از هر نظر خاموش» خواند، معلولانی هستند که به دلیل نداشتن ویلچر، جان داده‌اند.

همین چند شب پیش بود که فهمیدیم در مرکز استان، مادر چند فرزند از نبود نفت برای وسیله گرمایشی از شدت سرما جان داده است، خبر تلخی که در شبکه استانی تلویزیون هم آن را پخش کردند.

اینکه در این شهر غم‌بار و مظلوم، چگونه توانستیم سر سلامت به در ببریم و پروژه را به سامان برسانیم، خود حدیث مفصلی دارد که به وقتش بازگو خواهم کرد.

در بحبوحه سنگ‌اندازی‌ها در برایر ادامه ساخت این پروژه، جوانی بلوچ را یافتیم که در چشم بهم زدنی، رفیق دردمان شد و کمک‌هایش توانست راه دشوار فیلمبرداری پروژه را هموار کند، قدردان او هستم که در عرض چند روز به اندازه صد سال همراهان شد و ایستاد. درک و لمس شخصیت مجید کردی غیرممکن است. مردانگی او در حد و اندازه اسطوره‌ای چون رستم دستان است و دلش به بزرگی هامون .

مجید کردی از جمله دوستانی‌ست که جایگاهی ویژه در قلبم دارد، او فراموش نشدنی‌ست…

*کپوت به زبان بلوچی یعنی کفتر

  • جمشید پوراحمد

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.