یادداشت / جمشید پوراحمد
هویدا نخست وزیر دوره هخامنشیان! اون زمان که همه چیز داشتیم به غیر از ترافیک، میگفت؛ آنقدر که زمان وارد و خارج شدن از در ورودی، بهم تعارف میکنید، در خیابان و موقع رانندگی هم به یکدیگر احترام بگذارید و رعایت کنید؟!
دقیقا مثل زمانیکه هنرمندی را از دست میدهیم و مصداق آن از من بمیرم تو بمیری شروع میشود؛ نه شما اول بفرمائید!
تعارفات زبانی، حرفهای بیریشه، تعریفات بی اساس و بی ارزش!
اما در زمان مقرر به اندازه نابودی آنچنان از خجالت یکدیگر درخواهیم آمد که برای شرحش، حدیث هفتاد من کاغذ هم کم است!
پس اگر می توانستیم و می دانستیم به جا و به موقع بگوئیم؛
آن یار کز او خانه ما جای پری بود
سرتا قدمش چون پری از عیب بری بود
یا نبود؟!
هوشنگ حریر چیان صبح فردا چهارشنبه ۳۱ مرداد در باغ رضوان و قطعه نام آوران اصفهان به خاک سپرده میشود.
۶۴ سال میگذرد از اولین باری میگذرد که هوشنگ حریرچیان و همسرش را به عنوان مهمان در خانه پدری دیدم… رفت و آمد خانوادگی، پنجاه سال همکاری در رادیو و تئاتر با برادرم منوچهر پوراحمد و افتخار بازی هوشنگ حریرچیان در نمایش «زبان مستأجری» بنده در تئاتر گلریز و تا همین سال گذشته دورهمیهای بین حسن اکلیلی، رضا ناطقیان و بنده در منزل هوشنگ حریرچیان که با یادآوری خاطرات شیرین سپری کردیم.
ذات، نبوغ، استعداد و هنر هوشنگ حریرچیان در هزار نقشی که در رادیو ، تلویزیون، تئاتر و سینما بازی کرده، نیست.
هوشنگ حریرچیان و همسرش در روابط خانه و خانواده، شیرین و فرهاد واقعی قرن زندگی خویش بودند.
همسر نازنین هوشنگ حریرچیان «مسیحی است» حدود ۶۵ سال پیش خانم حریر چیان که در بیمارستان بغوزخانیان اصفهان پرستار بود و هوشنگ حریرچیان بیمار، دلباخته یکدیگر میشوند و…
الا یا ایها الساقی ادرکاساً و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
بانو حریرچیان برای این عشق لباس فرهاد را میپوشد و بیستون را می شکافد. حاصل این عشق بزرگ زادهای چون آقای حریرچیان دکتر و یک بانوی مهندس ارزشمند خانم حریرچیان است.
برای خانواده خوب حریرچیان آرزوی سلامتی و صبوری دارم.
روح هوشنگ حریرچیان شاد باشد.